به گزارش مشرق به نقل از روزپلاس؛ با اضافه شدن بر تعداد شبکههای تلویزیونی در دهه هفتاد، آنتن تلویزیون نیاز به خوراک بیشتری برای جذب مخاطب داشت. به همین خاطر برنامهسازان قاب کوچک به فکر تولید آثاری متفاوت افتادند تا مخاطبان از طیفهای مخ تلف سنی را پای گیرنده بنشانند. به ویژه نسل جوان که سلیقه خاص خود را داشته و خواهان کارهای جذابتری بودند. به همین خاطر هم تولید برنامههای متنوعتری در دستور کار مدیران شبکههای پنج گانه قرار گرفت که یکی از آن تاک شو بود. برنامههایی گفتگومحور که در آن اجراکننده برنامه روبروی میهمان خود نشسته و سوالاتی را مطرح میکرد. چالش برانگیز بودن، ویژگی کلیدی این قبیل آثار بود که جذابیتهای بسیار برای مخاطبان داشته و آنان را به سمت خود میکشاند. مهران مدیری با برنامه ببخشید شما چراغ اول این مسیر را روشن کرده و شیوه تازهای از برنامهسازی را در تلویزیون باب کرد که در دهه هشتاد به اوج خود رسید. آن هم با حضور مجریان توانمندی همچون: منوچهر نوذری، فرزاد حسنی، احمد نجفی و رضا رشیدپور که این آخری بیش از بقیه درخشیده و در یک بازه زمانی پانزده ساله جایگاه خود را به عنوان مجری، کارگردان و مغز متفکر تاک شو و هارد تاک حفظ کرد و استمرار بخشید.
او که این روزها با برنامه ساعت صفر به حیطه موردعلاقه خود در برنامه سازی بازگشته و این بار به گفتگو با چهرههای سرشناس بین المللی نشسته است. با این تفاوت که از قاب کوچک فاصله گرفته و به سمت پلتفرم پخش آنلاین رفته است. (ساعت صفر) که در چند استودیوی مجهز در تهران، کیش، دبی و استانبول تولید شده، یک هارد تاک جذاب و سرگرم کننده به نظر میرسد که به جای چهرههای مشهور ایرانی سراغ چهره های محبوب ترکیه رفته و برای جذب مخاطب هدفگذاری دقیقی را انجام داده است. برنامهای که پخش آن به شکل هفتگی بوده و به مدت یک سال ادامه خواهد داشت. حال به بهانه پخش ساعت صفر نگاهی به کارنامه کاری رضا رشیدپور در حیطه اجرا و تولید برنامههایی میاندازیم که خود او مرکز ثقل آنها بوده و مخاطب حتی برنامه یاد شده را به نام او میشناسد. موضوعی که برای کمتر کسی در عرصه اجرا رخ داده و میتواند برگ برنده رشیدپور در مواجهه با مخاطبان ساعت صفر باشد.
مثلث شیشهای
در نیمه دوم دهه هشتاد تولید تاکشوها سرعت بیشتری گرفته و شبکههای مختلف برای جا نماندن از رقبا به تولید برنامههایی از این دست اقدام میکردند. مثلث شیشهای یکی از محبوبترین آنها بود که در سال هشتاد و هفت روی آنتن شبکه تهران رفته و خیلی زود به برنامهای پرتماشاگر تبدیل شد. رشیدپور سیساله که هم سابقه اجرا داشته و هم ایفاگر نقشی کوتاه در بی پولی به کارگردانی حمید نعمتالله بود، در مثلث شیشهای از کلیشههای آشنا و امتحان پسداده برنامههای اینچنینی بهره گرفته و در گفتگوهای خود با میهمانهای خود به کار گرفته است. او که در مثلث شیشهای از یک گروه نویسندگان قوی و حرفهای برخوردار بود، با اعتماد به نفس روبروی میهمان خویش نشسته و در بیان سوالات خود ظرافت زیادی به کار میبرد. به این ترتیب که ابتدا اعتماد فرد مقابل را به خود جلب کرده و پس از پایین آوردن گارد وی، با شیبی ملایم به سمت سوالات چالشبرانگیز میرفت. از طرف دیگر با توجه به پایگاه اجتماعی میهمان خود، در کلام و زبان بدن خود تغییرات ظریفی را اعمال میکرد که از چشم مخاطبان حرفهایتر مثلث شیشهای دور نمیماند. استفاده رشیدپور از لفظ برنامه من نیز تا زمان پخش مثلث شیشهای در تلویزیون کشورمان سابقه نداشته که با توجه به مرکز ثقل برنامه بودن رشیدپور طبیعی به نظر میرسید. در عین حال رگههایی از طنز و شوخی هم در اجرای رشیدپور به چشم میخورد که در برخی قسمتها به اوج میرسید و نمونه درخشان آن را در گفتگویش با فیروز کریمی شاهد بودهایم.
دید در شب
رشیدپور پس از حواشی پیش آمده حول مثلث شیشهای، سراغ بستر اینترنت رفته و دید در شب را از پاییز سال نود و چهار تا پایان همان سال روی تارنمای آپارات برد. برنامهای که کلیت آن شباهت بسیار به مثلث شیشهای داشته و در آن رشیدپور به گفتگو با میهمانهای خود میپرداخت. با این تفاوت که تا حدودی از تاک شو فاصله گرفته و به سمت هارد تاک رفت. در انتخاب میهمانها هم شاهد طیف گستردهای از ورزشکار و بازیگر و خواننده تا مدیران و برخی از سیاستمداران بودهایم که همین امر جذابیتهای برنامه فوق را بیشتر میکرد. علاوه بر این، سوالات هم مقداری صریحتر و تندتر بوده که به همان نسبت هم جواب های بیپرده تر را رقم میزد. پژمان جمشیدی، اکبر عبدی، سحر قریشی، حسین پاکدل و رضا کیانیان بخشی از میهمانهای دید در شب بودند که قسمتهای مربوط به آنها بسیار دیده شده و در فضای مجازی نیز جنجالهایی را به وجود آورد که بیش از هر چیز به نفع برنامه فوق تمام شده و موجبات هر چه بیشتر دیده شدناش را فراهم کرد.